به گفته دکتر شهریاری در گفتگو با هفته نامه عیاران بیش از ۷۰۰ نفر در زندانهای استان سیستان و بلوچستان در انتظار اجرای حکم اعدام خود هستند.شهریاری گفته است احکام اعدام این ۷۰۰ نفر از سوی دیوان عالی کشور نیز تایید شده است.
* شنیده شده است : رسول گرگیج شهردار زابل به جرم اختلاس و سوءاستفاده از اموال شهرداری از سمت خود برکنار و دستگیر شده است.
در پاسخ به مصاحبه ی اقای محمود برا هویی نژاد با رادیو زمانه که در پی عملیات تروریستی تندرو های اهلسنت در استان انجام شد نکاتی چند در مقام فقط اشاره بیان میشود گرچه در این زمانه قصه های امروزی و جریانات شبه سیاسی در استان سیستان و بلوچستان همیشه یاد اور دوران قرون وسطاست و خاطره ی گالیله را زنده میکند که با پایش بر زمین دایره ایی میکشد و میگوید تو گردی اما این روشنفکر ماب ها نادانند و چشمشان در مقابل واقعیات کور اما :
1- بیش از 60 در صد مسئولیتها در بلوچستان در اختیار قوم بلوچ و اهل سنت هست انها چه گلی بر سر مردم مظلوم بلوچستان ریخته اند ؟ در صورتی که واگذاری این تعداد مسئولیتها در دوران انقلاب بی سابقه هست و از بزرگان بپرسید که ایا در دوران رژیم منحوس شاه بیشتر از 5 درصد بود؟ حالا به ان دوران افتخار کنید. خصوصا به جماعتی که ورد زبانشان جاوید شاه بود.
روز گذشته سایت بازتاب خبراز پلمپ قبر ابولولو قاتل خلیفه دوم حضرت عمر بن الخطاب (رض) در کاشان داد. این سایت اعلام کرد که مقبره موسوم به ابو لولو با حضور ماموران نیروی انتظامی تا پایان تعطیلات نوروز به علت ممانعت از انجام برخی اعمال؟! در ماه ربیع الاول توسط بعضی افراد؟! پلمپ شده است. بازتاب در ادامه درخواست علمای اهل سنت از آیت الله تسخیری را در این رابطه، علت پلمپ قبر ابولولو عنوان کرده است.
انتشار این خبر اگر چه موجب ابراز خرسندی و شادمانی جامعه اهل سنت گردیده ویک گام مثبت در جهت وحدت عملی مذاهب اسلامی تلقی می شود، اما این نگرانی همچنان وجود دارد که این مقبره به عنوان نماد دشمنی با اصحاب پیامبر (ص) و اهل سنت، بار دیگر بازگشایی شود. در حالی که بر اساس شواهد مستند تاریخی، ابولولو درهمان زمان ارتکاب به جنایت پلید خود، از ترس گرفتار شدن به دست مردم، خودکشی کرده و در مدینه به هلاکت رسیده است، احداث مقبره ای برای وی در کاشان نه تنها جای سوال دارد، بلکه سالهاست مورد اعتراض جامعه اهل سنت ایران و حتی کشورهای اسلامی قرار گرفته است.
موج گسترده این انتقادات به حدی بوده است که در سالهای اخیر بحث مقبره ابولولو بارها در مجمع تقریب مذاهب اسلامی به عنوان یک نماد اختلاف افکنی و ضد تقریب مطرح و اخیراً از آیت الله تسخیری در این باره پرسش شده است.
از جمله در نشست دوحه موضوع قبر قاتل حضرت عمر ابن الخطاب ( رض ) به شدت مورد اعتراض علمای اهل سنت جهان قرار گرفت .آیت الله تسخیری در آن نشست ناچار شد اعلام کند که :
فتنه انگیزان با بزرگ نمایی این ماجرا و مهم جلوه دادن مزاری موهوم در کاشان، قصد داشتند از آن به عنوان ابزاری برای ایجاد فتنه استفاده کننند که با روشنگری ما ، در رسیدن به این هدف ناکام شدند.
اگر چه این پرسش در اینجا پیش می آید که فتنه انگیزان مورد نظر آقای تسخیری چه کسانی هستند و چه ابزارهایی در اختیار دارند که نظام قدرت مقابله با آنان را ندارد ؟ و فقط ایشان نسبت به روشنگری این جریان برای ناکامی آنان اکتفا کرده و مزار ساختگی ابولولو همچنان بر جای خود باقی است.
تسخیری همچنین در گفتگویی با العربیه . نت گفته بود :
ابولؤلؤ شخص مجرمى است كه در مدينه منوره حد شرعى بر وى جارى گرديد ودر همان جا به خاك سپرده شد وپيكر او به ايران انتقال نيافت. قبرى كه امروزه در كاشان به او منسوب است صرفاً يك مكان خيالى وغيرمعتبر است وهيچ كس به زيارت آن نمى رود.
این در حالی است که بر خلاف گفته آقای تسخیری تبلیغات گسترده ای برای زیارت قبر ابولولو در ایران انجام شده و مبالغ هنگفتی صرف این مزار ساختگی شده است .و از این مزار بسان یک مکان مقدس مذهبی ! مراقبت می شود.
آیت الله تسخیری در همین مصاحبه اعلام کرده بود در برابر بانیان و متولیان این مقبره مسئولیتی ندارد. و این اظهارنظر در زمانی که مسئولین نظام از اقامه نماز اهل سنت در تهران جلوگیری و نماز جمعه اصفهان را تعطیل کرده است جای حیرت و شگفتی دارد؟ چگونه برخی مسئولین نظام در برابر امور بدیهی و حقوق مسلم اهل سنت برای خود ایجاد مسئولیت منفی کرده و از برقراری نماز اهل سنت می تواند جلوگیری کند ، اما در برابر مزار ابولولو که نماد اختلاف و دشمنی میان امت اسلامی گشته است از خود سلب مسئولیت می نماید.
همانگونه که انتشار خبر پلمپ این مقبره موحب جلب اعتماد جامعه اسلامی به ایران می شود، بازگشایی مجدد آن می تواند آثار بسیار نامطلوبی برای دولت جمهوری اسلامی ایران و به تبع آن سلب اعتماد ازنظام و بویژه مجمع تقریب مذاهب خواهد شد. و هزینه های سنگینی را برای حاکمیت در پی خواهد داشت. اما نابودی این بنای ساختگی و اختلاف برانگیز می تواند گام دیگری در جهت تکمیل حسن نیت نظام و داعیه وحدت اسلامی باشد.
حامدزهی:
بنده فکر میکنم امثال ریگی که از منافقین وامریکا واسراییل کمک میگیرند وامروزبرادران شیعه را میکشند مطمئن باشید که فردا سراغ برادران سنی میروند اگر امروز به صرف اینکه شیعه ها کشته میشوند برادران اهل سنت با صراحت وبا نام عوامل اصلی جنایت آن را محکوم نکنند ومسلمان کشی راحرام ندانند مطمئن باشیم که ممکن است روزی عده ای هم پیدا بشوند وبه سنی کشی روی بیاورند آن وقت است که دیگر نباید از علما وبزرگان شیعه توقع داشته باشند چرا که آتش تر وخشگ را با هم می سوزاند .
ومطمئنا دود این نا امنی به چشم همه خواهد رفت پس شیعه وسنی میتوانند حول محور توحید ونبوت در کنار هم یک زندگی آرامی را داشته باشند وبرادران خود را در سختی ها حمایت نمایند وبه عده ای از کسانی که برادر کشی را ترویج میکنند هم عرض میکنم که دست از تحریکات خود وبرداشت های نا درست خود بردارید شما شناخته شده اید واگر بنا باشد که خدای نکرده سیستان وبلوچستان امن نباشد برای شما هم نخواهد بود وشما وخانواده شما اولین کسانی خواهید بود که تاوان کارهای تحریک آمیز خود را خواهند داد خدا کند که هر گز آن روز پیش نیاید.
شهنوازی :
اگر بزرگان ودانایان وکسانی که در میان مردم حرمت دارند اقدامی برای جلوگیری از تکرار وقایع استان ننمایند با اطمینان میتوان گفت که این نفاق که توسط خار جی ها به راه افتاده دامن همه را خواهد گرفت سخنم با اکثریت علمای بزرگ بود اما آن چند نفر عالم نما که جوانان را تحریک میکنند که به ریگی بپیوندند وحتی برای آنها پول جمع میکنند بدانند که کسانی که عزیزانشان در وقایع اخیر به شهادت رسیده اند که در حال حاضر خویشتن داری میکنند اگردستشان به ریگی نرسد حتما دستشان به شما وفرزندانتان میرسد واین صبر حدی دارد وتاقیامت نخواهد بود آنها شما را با نام وآدرس واسم فرزندانتان میشناسند وجان شما وبچه هایتان از جان انان شیرین تر نیست شاید فرصت زیادی برای اصلاح خود نداشته باشید وتا دیر نشده موضع خود را مشخص کنید والی دیدار تان ودیدار بچه هایتان به قیامت.
محمدمراد:
من در حوادث اخیر زابل عزیزی را از دست داده ام که بعد از شهادت او دیگر زند گی برایم معنی ندارد آماده ام برای انتقام تا حد شهادت خودم که به برادرم بپیوندم اگر به آن عروسک خیمه شب بازی وباد کنکی که که منافقین آنها را باد کرده اند دست رسی ندارم به آمران وحامیان آنها وخانواده هایشان ودوستانشان که در همین سایت به صراحت از جنایت های ریگی دفاع میکنند دارم اما وحدت امت اسلامی
تاکنون مرا باز داشته از انتقام اما به آنها میگویم باش تا دولت صبحت بدمد آن وقت وای به حال کثیفتان که دیگر دیر خواهد بودبرای این زندگی ننگینتان ودعا کنید که آن روز نیاید هرگز که دیگر آب از سر ما گذشته چه یک وجب وچه...
دلاور بلوچ :
در مجموع سخنان شما آقای محمود با توجه به وضعیت حاکم بر جامعه ایران امروز مناسب هستند.
اما یک نکته که شما و برخی دیگر از دوستان بر آن تاکید دارند روی آوردن به مبارزات مدنی و صلح آمیز و دموکراتیک و یا همان مبارزه منفی می باشد که این سخن شما یک اصل درست و مبتنی بر اخلاق و منش انسانی است و ما را در درست بودن این سخن هیچ تردید و شکی نیست.
اما سوال بنده از شما و دیگر دوستان این است که آیا این اصلی که ما باید بدان پابند باشیم مورد قبول طرف مقابل است یا خیر ؟ و آیا تجربه سه دهه از مبارزات به طریق گفتگو سودی برای مظلومین بویژه مردم بلوچ داشته است یا خیر؟
شما خودتان به این امر در سخنانتان اعتراف کردید که شدیدا تحت فشار بودید و حتی از فعالیت شما در قالب یک وبلاگ هم جلوگیری شده است پس چطور اجازه فعالیت سیاسی می دهند؟ آیا مردم بلوچ و اهلسنت از ایجاد یک حزب یا تشکل سیاسی ناتوانند یا اجازه چنین چیزی داده نمی شود؟
الان ما دو راه داریم یا در برابر ستم و تبعیض و تحقیر بی تفاوت باشیم و باکی از اینکه ثروتهای منطقه به کام شهریاریها می رود و یا صاحب و مالک ما شهریاریها و دهمرده ها باشند و هر کاری دلشان می خواهند با ما بکنند و ما به عنوان افغانی از سرزمین مان آواره شویم و هیچ عکس العملی از خود نشان ندهیم و شعار جمهوری اسلامی سر دهیم و یا از به جای این زندگی پر خفت مرگ را ترجیح دهیم و اسلحه نه برای کشتار بلکه جهت دفاع از سرزمین و عقیده و ناموسمان برخیزیم.
و شما هم باید به این اصل اخلاقی احترام بگذارید زیرا دفاع حق هر موجودی در این هستی می باشد.
شما قائل به گفتگو هستید من حاضرم هر گاه شما بخواهید با شما گفتگو نمایم و در مورد مسائل مفصلا حرف بزنیم و جواب سخن سخن است و من با کمال میل حاضر به گفتگو با شما هستم.
اما گفتگو برای کسانی است که خود قائل به گفتگو باشند و به نظر بنده که چندین با با عبدالمالک ملاقات داشتم فکر نکنم شخصی در دنیا به اندازه ایشان قائل به گفتگو باشند و این حقیقتی است که تمامی مبارزین بر آن صحه می گذارند و حتی ایشان در گفتگو با وزارت اطلاعات و حتی همین شهریاری چنان منطقی سخن می گویند که آنها خود تعجب نموده و حیران می شوند و بسیاری از دوستانش با گفتگوهای ایشان با رژیم مخالفند ولی ایشان می گویند راه اول گفتگوست و شاید شما در جریان نیستید که طول یک سال گذشته تا اعدام سه شهید در بزرگمهر این گفتگوها ادامه داشت ولی رژیم به گفتگوی ایشان ارجی ننهاد و به اعدامها ادامه داد و نتیجه اش حوادث اخیر زاهدان بود که شما به عنوان جنایت از آن یاد نمودید ولی یک اعدام رژیم را نام جنایت ندادید.
لازم دیدم در آخر از مصاحبه گیرنده تقاضا نمایم دموکراسی و حقوق بشر را تشریح نموده و کتابی تالیف کنند تا ما ها هم با معنای تحت اللفظی آنها آشنا شویم.
من می خواستم بگویم شما شاید عبدالمالک را به عنوان مسئول حوادث و کشتن نیروهای رژیم می شناسید و به شما حق چنین قضاوتی را میدهم ولی شما زحمت بکشید به عنان یک خبر نگار از ایشان وقت ملاقات بگیرید (ولی فکر کنم رژیم شما را اعدام کند)و برای یک بار هم اگر شده با ایشان ملاقات کنید آنگاه نه معنای دموکراسی که حقیقت آن و ایدیولوژیهای قرن بیستم اعم از لیبرالیسم و سوسیالیسم و فاشیسم و... و تعاریف هر یک از دموکراسی و کالبد شکافی تعریف تمامی ایدیولوژیها را با نگاه خود از دموکراسی را برایتان تشریح خواهند کرد این کار را حتما بکنید و شاید شما فقط معنای دموکراسی را بدانید ولی عبدالمالک آن را برای شما کالبد شکافی خواهد کرد.
آقای محمود شما گفته اید شواهدی هست که ارتباط جنبش را با بیگانگان ثابت می کند و من باید بگوبم این سخن شما کاملا اشتباه و بی پایه است و در راستای تبلیغات رژیم و چنین چیزی از مبارزین راه حق امکان پذیر نیست اگر بنا بر این بود که با رژیم می ساختند و خود را در این همه مشکل نمی انداختند شما چه فکر می کنید مبارزین چطور زندگی می کنند اگر شما می دیدید هرگز به خود اجازه چنین اتهامی را نمی دادید پس بدون دلیل تهمت نزنید.
منتقد :
در مصاحبه با هفته نامه صبح زاهدان گفته اید که "اما اینکه چرا با رادیوهایی مصاحبه می کنم که منافعشان به نوعی با ما در تضاد است، علتش واضح است، زیرا رسانه ای در اختیار ندارم تا دیدگاههایم را مطرح کنم. " چه تضمینی میدهید که در آینده اگر این رادیوها با شما مصاحبه نکنند شما نیز دست به اسلحه نبرید زیرا این زمینه در شما بسیار قوی است و به نظرم در آینده بگویند گروه شرور محمود براهویی نژاد.البته در حال حاضر نیز مصاحبه شما با دشمنان نظام نوعی شرارت است و با حس وطن پرستی شما که در مصاحبه گفته اید"به عنوان یک ایرانی نشاط و وجد خاصی به من دست می داد. مرز پرگهر معنای وسیعی برای من دارد، مرزی با تمدنی کهن، فرهنگی غنی و... "کاملا در تضاد است. خدا آخر و عاقبت شما را به خیرکند.
المیرا محسنی :
مثل اینکه خیلی از خودت باور کردی !!!!
با رفتی نوشتی تا روزنه ای باشد من از کشور نمی روم مگه قکر کردی کی هستی خودت رو گم کردی که تا 10 سال پیش خونت کجا بود و چه ها می کردی !!!
من اصلا از هفته نامه وزینی مثل صبح زاهدان متعجبم که چطور اومده با تو مصاجبه کرده !
تازه اگه راست میگی که حیلی روسن فکری جناب نظرات رو بدون تایید بزار !!!!!!!!!
خالد:
من واقعا متاسفم از اینکه آقای شهریاری لقب نماینده مجلس را یدک می کشند .شاید آقای شهریاری هنوز متوجه نیست که بر روی چه صندلی تکیه زده است اصلا نمی داند نماینده کدام شهر است.بنظر می رسد زابل سه نمایند در مجلس دارد ؟؟؟ آقای شهریاری بارها گفته است اگر نیروهای انتظامی نمی توانند امنیت را بر قرار کنند مردم خودشان اسلحه بدست می گیرند و امنیت را بر قرار می کنند. می خواستم بایشان عرض کنم اگر منظور شما از مردم قشر خاصی است {که چنین است } همین قشر تفنگ بدست است اما نمی تواند کاری انجام دهد . من این حرف شمارا اعلام جنگ علیه قوم خاصی تلقی نمی کنم اما هستند کسانی که چنین برداشت کرده اند پس مواظب گفتار خویش باشید. زبان دشمن جان است.
عرض دوم این است که آقای شهریاری فرموده اند باید تعداد افراد باسواد بلوچ و زابلی را درنظر گرفت و بر آن اساس پستهارا تقسیم کرد؟؟
اولا: این منطق در کجای دنیا حاکم است که بلوچستان دومی باشد؟ آقای شهریاری این حرفهای شما مال قرون وسطا است شاید نمی دانید که شما در هزاره سوم زندگی می کنید. خردمی گوید اهلیت اصل است نه تعداد .
ثانیا:باور ندارم که همین الآن هم پستها بر اساس درصد باسوادها تقسیم شده اند.
ثالثا: این دست پخت شما و امثال دهمرده است که تعداد افراد باسواد بلوچ کم اند آیا شما دوتا فراموش کرده اید که در زمان ریاستتان بر دانشگاهها باچه نیرنگهایی دانشجویان بلوچ را از تحصیل محروم می کردید؟چند درصد بورسیه در زمان ریاست شما بلوچ بودند؟ آقای شهریاری درد دل بسیار است و مثنوی مختصر .خدا ناظر همه اعمال ماست این چند روز برای امتحان است و زود تر ازان که فکرش را بکنی می گذرند .چو این پرده بر افتد نه تو مانی ونه من.
دیدگاههای زیر از سوی برخی مخاطبان زمان برایم ارسال شده است :
توحیدی ها :
سلام به شما برادر توحیدی
ما پاسخ شما را به یاوه گویی های شهریاری ومصاحبه تان با روزنامه محلی صبح زاهدان مطالعه نمودیم.اما آنچه سبب انتقاد این حقیران نسبت به سخنان شما بود آن این است که شما دفاع را با خشونت وجنایت در هم آمیخته اید،تمام دنیا وحتی دراعلامیه حقوق بشر آمده که مظلومین حق دفاع دارند.ببینیم انها چگونه به ما تجاوز وحمله نموده اند ماهم باید همانگونه با آنها مبارزه نماییم.اصلا طبق ایه کلام الله مجید خداوند می فرماید(همانگونه که با شما پیکار می کنند شما نیز همانند آنها با متجاوزین پیکارکنید)جهان نظاره گر آن است که متعصبین ونوادگان ابن سبا چگونه با سلاحهای خویش یک ملت را به نابودی کشانده است.البته این نظر توحیدی هاست،وحتی ممکن است انتقاد ما بجا نباشد.طبق گفته شما هرکس در اظهار نظر آزاد است.
شمشاد بلوچ :
یک داستان جالبی نقل میکنند که یک نفر بیکار و تنبل بود و دست به هیچ کار و کوششی نمیزد برای هزینه زندگی او و خانواده اش، دیگران به او کمک میکردند و گاهی هم همسرش برای دیگران کاری انجام میداد و دستمزد اندکی میگرفت. این مرد هر از چند گاهی همسرش را به بهانه های واهی و بدون هیچ دلیلی کتک میزد. یک روز پدر زنش که از این رفتار زشت او خسته شده بود به او چنین گفت " تو که هیچ کاری نمیکنی، درآمدی هم نداری ، برای این زنت هم نه لباسی ،نه زیورآلاتی، نه قوت لایموتی و نه خانه و زندگی تهیه نمکنی ولی باتمام این بدبختیهایی که برای او فراهم کرده ای دیگرچرا به او کتک اضافی میزنی؟" مرد در جواب گفت " اگر به او کتک نزنم پس دیگر چگونه ثابت کنم که من شوهر او هستم؟"
توجه کنید به آخرین جملات نماینده زاهدان که میگوید "حداقل هر ماه 200 الي 300 مريض را ويزيت مي كنم. درسته كه قبلاً بيماران بيشتري داشته و بيشتر عمل مي كردم اما در حال حاضر بخشي از وقتم به وظيفه قانوني ام در مجلس بعنوان نماينده مردم زاهدان اختصاص يافته البته برخي از مريض هايم نيز در تهران ويزيت مي شوند." با یک حساب سرانگشتی من چنین محاسبه کردم که اگر تعطیلات آخر هفته را کنار بگذاریم و فقط پنج روز کاری هفته را در نظر داشته باشیم که ایشان مریض ویزیت میکنند و چنانکه مرسوم است حد متوسط ویزیت ( معاینه بیمار، تحقیق و بررسی برای علل و پیدایش بیماری، آزمایشات مکفی، مشاورت با بیمار و متخصصین همکار،نسخه نویسی، توصیه های ضروری به بیمارو..) یک بیمار را یک ساعت در نظر بگیریم آقای دکتر شهریاری به گفته خودش بایستی روزانه 15 بیمار (یعنی 15 ساعت) را ویزیت بکند.
پس این گفته خودش را باید قبول کرد که صراحتا" به خبرنگار عیاران میگوید ".....جواب دادن به نشريات را بزرگ شمردن آن نشريه مي دانم،......البته هيچ يك از نشريات شهر زاهدان را نمي خوانم و گاهي مواقع برايم مي آورند. " پس با این طبابت و مشغله ای که ایشان دارند دیگر وقتی برای روزنامه خواندن (از متن مصاحبه هم ناآگاهی ایشان وبا کلی گویها و حرفهای متضاد کاملا" مشخص است) و یا نمایندگی کردن مردم باقی نمی ماند در واقع نماینده زاهدان فقط برای ایشان یک عنوان است (که در واقع به شهرت وی میافزاید و به همان نسبت حق ویزیت هم افزایش پیدا میکند آیا شما شنیده اید یا خود دیده اید که این نماینده مردمی اعلام کند که در هفته ای یا حداقل درماهی یک روز در شهر زاهدان از بیماران مستضعف مجانی ویزیت کرده باشد) درواقع حضور ایشان در مجلس تشریفاتی ، غیرفعال و بهتر است که بگویم مجلس محل استراحت ایشان میباشد. اگر هر ازچندگاهی در مجلس سخنرانی میکند (احتمالا" متن سخنرانی هم بوسیله همان کسانی تهیه میشود که روزنامه ها را بقول خودش برایش میآورند) میخواهد به موکلین خود ثابت کند که نمایندگی آنها را در مجلس شورای اسلامی دارد!
به این تیکه فکاهی توجه کنید " از ملا نصرالدین پرسیدند که آیا میدانی مرکز زمین کجاست ؟ ملا تاملی کرد و میخ طویله خرش که در دستش بود در زمین فرو کرد و گفت مرکز زمین همینجاست یدم. از او سوال کردند که از کجا میدانی که در کره زمین به این بزرگی همین نقطه مزکز زمین است ؟ ملا پاسخ داد اگر قبول نداریدپس بروید متر کنید! " حالا توجه کنید "عياران- چه توجيهي داريد براي اينكه مديريت هاي استان در دولت جديد به سمت قوم خاصي محدود نشده است؟ شهرياري: برويد آمار بگيريد..."
سنی آنلاین :
انا لله وانا الیه راجعون
بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید / روی زیــبای تــو دیــدن در دولــت بگشــایــد
صبـر بـسـیـار بـبـــایـد پـــدر پـیـــر فـلـک را / تـا دگـر مادر گـیـتـی چــون تو فـرزنـد بـزایـد
عالم ربانی، عارف بالله، مفسر، محدث و فقیه بزرگ اهل سنت ایران حضرت مولانا محمدعمر سربازی سحرگاه چهارشنبه 22/اسفند/ 1385 برابر با 24/صفر/1428 در سرباز بلوچستان دارفانی را وداع گفت و به لقاء الله پیوست.
گفتگوی عیاران با شهریاری
اشاره:
در پي حوادث تروريستي و ناامني هاي اخير استان و بوجود آمدن فضاي رواني متشج در سطح جامعه، جهت تنوير افكار عمومي و در راستاي انجام رسالت مطبوعاتي گفتگوي اختصاصي، شفاف و بدون بي پرده با حسينعلي شهرياري نماينده مردم شريف زاهدان در مجلس شوراي اسلامي ترتيب داده ايم كه در ادامه مي آيد، شايان ذكر است در رابطه با حق پاسخگوئي براي افراد حقيقي و حقوقي كه ممكن است اعتراض، توضيح و يا شرحي بر گفته هاي وي داشته باشند، هفته نامه عياران آمادگي كامل خود را اعلام مي دارد كه اين نيز برگرفته از سياست بي طرفه و صداي مردم بودنش مي باشد. با اين توضيح توجه خوانندگان محترم را به شرح مبسوط مصاحبه جلب مي نمائيم.
پاسخی به اظهارات شهریاری در گفتگوی با عیاران محمود براهویی نژاد
متن گفتگوی عیاران با شهریاری
----------------------------------------------------
عياران- تحليل جنابعالي از حوادث تروريستي و ناامني هاي اخير در شهر زاهدان چه مي باشد؟
شهرياري: سياست استكبار جهاني اين است كه در مناطق مرزنشين كشور ايران كه داراي اختلاط قومي و مذهبي هستند تشنج ايجاد كند و پيدا كردن ديوانه اي مثل عبدالمالك هم خيلي سخت نيست و مي توانند چنين آدمي را پيدا كنند و با سرمايه گذاري يكسري تحركات را به اسم دين انجام دهند. اعتقاد دارم عبدالمالك اصلاً فردي نبوده كه اينقدر بزرگ بشود، سيستم هاي جاسوسي انگليس و آمريكا دنبال او بودند و چنانچه اطلاعاتي كه با دستگيري برخي از اعضاي اين گروهك تروريستي كسب شده مشخص مي كند كه براي عبدالمالك از سرويس هاي جاسوسي استكبار پول آوردند و از او حمايت مالي مي كنند. عبدالمالك در حادثه تاسوكي با پخش CD گفت: چون شما از ما آدم كشتيد ما هم از شما آدم مي كشيم و مدعي هستند كه افراد شرور و قاچاقچي كه نظام آنها را مي گيرد بايد آزاد شوند، اگراينها را شما آزاد نكنيد ما از شما انتقام مي گيريم و نيروهاي شما را ما مي كشيم.
جناب آقای دکتر حسینعلی شهریاری نماینده محترم زاهدان درادامه اظهارات و دیدگاههای خود مسایلی را در گفتگوی خود با هفته نامه وزین «عیاران» مطرح کرده اند صرفا به این دلیل که ایشان و همفکرانش تصور نکنند که میدان خالی است و یا پاسخی برا اظهارات و یکه تازیهایشان وجود ندارد و به منظور تنویر افکار عموی لازم دانستم به برخی مسایل مطرح شده توسط ایشان در هفته نامه «عیاران» پاسخ دهم.
پاسخی به اظهارات دکتر شهریاری در گفتگو با عیاران
محمود براهویی نژاد
تحلیل جناب دکتر شهریاری از حوادث تروریستی اخیر و جریان موسوم به عبدالمالک، بسیار سطحی غیر کارشناسی است. عبدالمالک پیش از آنکه تبدیل به یک شرور تروریست شود متولد نظام جمهوری اسلامی ایران است به مرور زمان و بر اثر برخی علل و عوامل که جناب آقای شهریاری بهتر می داند تبدیل به معاند علیه نظام شده است.
ریشه نا امنی، عملکرد بد مسوولان است
دیدگاه های یک منتقد بلوچ در گفتگو با صبح زاهدان
اشاره: محمود براهویی نژاد 28 ساله و دارای مدرک تحصیلی دیپلم تجربی است. وی را بیشتر با مصاحبه هایش در رادیو فردا و بی.بی.سی می شناسند. برخی او را روزنامه نگار می نامند وعده ای فعالِ سیاسی.
به هر شکل او یک منتقد است؛ منتقدی که دیدگاههای خاص خودش را دارد.
گفتگوی صبح زاهدان با وی را می خوانید:
*از چه زمانی احساس کردی به سیاست علاقه مندی؟
» به سیاست به آن معنایی که اکنون درجامعه رایج است، علاقه ای نداشتم و ندارم؛ منظورم سیاست به معنای ریا، نیرنگ و تزویر است. اما سیاست به معنای تعامل بین ملت ها، فرهنگ ها و گرایشات و تفکرات گوناگون را می پسندم.
البته علاقه اصلی من به رسانه و روزنامه نگاری است که خواسته یا ناخواسته مرا وارد سیاست کرده.
مطلب : نگاهی گذرا به سال 1385 بازتابهای متفاوتی داشته است. پیامها و ایمیلهای رسیده را در این‌باره بخوانید . قضاوت را بر عهده مخاطبان ارجمند می‌گذارم:
بلوچ:
آقای محمود چرا از ترس رژیم چنین چیزهائی نوشته ای
آیا مبارزه دموکراتیک و منفی در شرائط خفقان حاکم بر ایران ممکن است و آیا شما که خود را نماینده مباره منفی میدانید طول این مدتها تحت سخت ترین شرائط زندگی ننمودید؟
اهلسنت در طول این بیست و هفت سال چه دیدند و آیا به مطالباتشان پاسخ درستی داده شد و یا سرکوب و اعدام شدند؟
مولوی ابراهیم دامنی به چه جرمی 15 سال پشت میله های زندان گذراند به چه جرمی؟
آیا آدم کشته بود؟ آیا بمب گذاری کرده بود ؟یا فقط به چند بهتان و اتهام علیه عقیده اش پاسخ داده بود؟
شما چرا دارید از رژیم حمایت می کنید؟
طول بیست و هفت سال صدای بلوچ و اهلسنت را در جهان کی شنید؟
این را باید باور داشته باشی که علیرغم همه مشکلاتی که مردم استان طی سال گذشته داشتند صدایشان به گوش همه جهانیان رسید حتی سازمانهای بین المللی علیه سیاستهای تبعیض آمیز رژیم قطعنامه صادر کردند و این برای اولین بار بود که نام بلوچ و اهلسنت به میان امد و شما چنین چیزی را طول بیست و هفت سال نمی توانید اثبات کنید.
این مشکلات قبلا هم بوده است ولی فقط ما بلوچها بودیم که کشته می شدیم و فقط ما بودیم سرکوب می شدیم به بهانه مواد مخدر و حتی یک بشکه گازوئیل شماکجا بودید که این جنایات را محکوم کنید.
شما یک خبرنگار را در تاسوکی دیدید ولی هزاران جوان اگر شما قبول نداشته باشید صدها جوان را که باید بپذیرید که توسط ایادی رژیم کشته و اعدام شدند ندیدید؟
چرا ؟
این راه مبارزه است و مشکلات لازمه مبارزه است در مبارزه که گل نمیدهند.
در همان مبارزه منفی هم مشکلات وجود دارد
به تاریخ مبارزات گاندی در هند نگاهی بیاندازید که به خاطر مبارزات گاندی در شهرهای مختلف شبه قاره هند حتی خودروهای سواری مردم را جمع اوری نمودن بیش از سی هزار نفر اعدام شدند خانه های مردم تخریب شد و هزاران مشکل دیگر ولی گاندی مبارزه را متوقف نکرد و راهش را ادامه داد تا به پیروزی رسید.
راه مبارزه این چیزها را دارد و در تاریخ جهان نمی توانی نمونه ای بیاوری که مردم بدون مشکلات به آزادی رسیده باشند فرق نمی کند مبارزه مسلحانه باشد یا مبارزه مدنی.
مشکلات خیلی بهتر از زوال و خاتمه یک قوم و ملت می باشد و هر ملتی باید جهت رسیدن به عزت و آزادی خون دهد و رنه هرگز روی آزادی را نخواهد دید.
بالاچ بلوچ :
بلہ شما درست می فرمایید فیلسوف عزیز! و ھمکار دشمن
آزوز-مازوز: دوست عزیز براهویی سلام!امید سالم و تندرست باشید. کارتان درست است.از اینکه اخبار بلوحستان را میتوانیم ار طریق وبلاگ شما دریافت کنیم نهایت تشکر را دارم. موفق و کامیاب باشید.
سال ۱۳۸۵ با تلخی حادثه تاسف بار تاسوکی که در واپسین روزهای اسفند ۸۴ برای عده ای از هموطنانمان اتفاق افتاد ، آغاز شد.از همان روزها انتظار می رفت حوادثی اینچنین باز هم تکرار شود. پافشاری گروه موسوم به جندالله برای پیگیری خواسته هایش از چنین راه و روشی و اظهارات غیرمسئولانه برخی افراد و مسئولان از سوی دیگر وقوع چنین رویدادهای تلخی را قابل پیش بینی ساخته بود.
جامعه در بحران عجیبی قرار گرفته بود.همه می دانند که این اقدامات چیزی جز حملاتی تروریستی با انگیزه هایی خاص نیست و ترور و خشونت در هیچ شرایطی نمی تواند در دنیای امروز قابل قبول و دفاع باشد.در دنیای امروز انسانها برای دستیابی به حقوق و خواسته هایشان از راههای دموکراتیک و مسالمت آمیز دست به مبارزه می زنند . اگر خواسته ای دارند آنرا بیان می کنند ، می نویسند ، با برپایی تظاهرات و تحصن و اعتصاب و ... اعتراض خود را به سیاستهایی که قبول ندارند ابراز می کنند. اما کسی حق ندارد برای رسیدن به خواسته اش آدمهایی را بکشد که شاید هیچ نقشی در سیاستهای مورد اعتراض نداشته اند.
فرمانده نيروی انتظامی ايران می گويد که در درگيری اين نيرو با « اشرار» در استان سيستان و بلوچستان چهار مامور پليس کشته و چهار نفر ديگر به گرو گان گرفته شده اند .
سردار اسماعيل احمدی مقدم روز چهارشنبه به خبرنگاران گفته است: هفت نفر از ماموران نيروی انتظامی که در يک گروه کمين بودند سه شنبه شب در منطقه «نگور» سيستان و بلوچستان در يک درگيری شبانه با « اشرار مسلح» در گير شدند .
خطيب نماز جمعه‌ي اين هفته‌ي تهران در سخنان خود حوادث تلخ زاهدان را مورد توجه قرار داد و گفت:« حقيقتا اين حوادث نشانه‌اي از خودباختگي افراد معدودي است كه كشورشان را در چنين شرايطي دچار يك مشكل و حركت تروريستي مي‌كنند، البته اين فتنه ريشه‌ي خارجي دارد كه اسناد آن هم وجود دارد.»
محمد البرادعي در گزارش مورد درخواست شوراي امنيت اعلام كرد كه ايران به آژانس اطلاع داده است كه تا هفته ديگر (پايان فوريه)، تزريق UF6 به آبشارهاي نصب شده در تاسيسات غني سازي سوخت (FEP) را آغاز و نيز ١٨ آبشار سالن ٣٠٠٠ دستگاه سانتريفيوژ را تا مي ٢٠٠٧ (ارديبهشت‌ماه ٨٦) به طور تدريجي نصب خواهد كرد.
این روزها بازار شایعات در استان سیستان و بلوچستان حسابی گرم است. در روزهای اخیر شایعه بمب گذاری در مسجد مکی زاهدان و دستگیری محمود براهویی نژاد به سرعت در سطح استان منتشر شده و حتی شایعه خنثی شدن یک بمب در مسجد مکی زاهدان به عنوان یک خبر موثق از صدا و سیما چندین بار پخش شد.
هدف از انتشار و پخش این شایعات چیست؟ این پرسشی است که هنوز نمی توان به آن پاسخ داد. اما باید هوشیار بود زیرا بدون شک شایعه پراکنان اهدافی را در پس این شایعات دنبال می کنند و همچنین می خواهند بدانند این شایعات چه بازتابی در جامعه دارد تا اقدامات بعدی خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنند.